روز جمعه ۱۹ بهمنماه، در هشتمین روز از دهه فجر طبق سنت هر ساله به عیادت تعدادی از بانوان سالمند روستای عزیزمان سولقان رفتیم تا دقایقی مهمان دلهای مهربانشان باشیم.

اما دیدارهای امسال یک تفاوت ویژه با سالهای قبل داشت؛ این بار تعدادی از جوانان روستا نیز همراه ما بودند؛ و همین موضوع حال و هوای این دیدارها را خاصتر و صمیمیتر کرد.

حضور این جوانان نه تنها برای ما، بلکه برای مادران سالمند روستا هم شور و شوق تازهای داشت ، چهرههای مهربانشان پر از ذوق بود؛ انگار با دیدن این همه جوان خاطرات سالهای دورشان زنده شده بود.

لبخند از روی لبهایشان کنار نمیرفت و با شوقی وصفناشدنی احوال جوانان را میپرسیدند، نصیحتهای مادرانهشان را میگفتند و با دعای خیر بدرقهمان میکردند.

لحظاتی که در کنارشان بودیم پر از گفتوگوهای دلنشین، خندههای از ته دل و خاطراتی شیرین شد که تا مدتها در ذهنمان خواهد ماند.

برایمان دعا می کردند و اشکهایی که از گوشه چشمان برخی از این مادران جاری می شد نشان از محبت عمیق و خالصانهشان داشت.

دیدار اینبار ما فقط یک عیادت ساده نبود؛ بلکه یک تجربه بینظیر از پیوند میان نسلها بود؛ جوانترها مشتاق و خوشحال بودند که در کنار این عزیزان هستند و مادران سالمند هم از حضور آنها انرژی گرفته بودند.

به جرئت میتوان گفت که این دیدارها امروز یکی از بهیادماندنیترین و شیرینترین لحظات ما در برنامه های دهه فجر ۱۴۰۳ بود؛ لحظاتی که در یک کلام میتوان گفت: شیرین، شیرین و باز هم شیرین!























ثبت دیدگاه